تحولات لبنان و فلسطین

گروه اقتصادي-  خوش‌قلم - طی دو سال گذشته آمارها از کاهش نرخ تورم حکایت می‌کند و دولت نیز برای دلخوشی مردم گرانی‌ها را با ابلاغ بخشنامه‌ای مشروط کرد ...

گرانی  زیر پوست «کم فروشی»

 و تقریباً مجوز گرانی هیچ محصولی را تاکنون با امضای طلایی خود صادر نکرده است، برای مثال همین چند روز پیش خبر گرانی 10 درصدی لبنیات در کوی و برزن به پهنای وسعت این کشور پیچید، اما وزیر صنعت گفت، قیمتها را به قیمتهای قبل بر می‌گرداند. بنابراین به روایتی، پرونده گرانی‌ها بسته شد، اما برخی به دنبال این بودند که دولت را دور بزنند و در حقیقت گرانی‌ها را به صورت زیر پوستی با ترفندهای که مردم با آن غریبه نیستند، دنبال کنند.

گرانی‌های زیرپوستی نیز این روزها بیش از هر زمان دیگری خود را در بازار نشان می‌دهد. راحت ترین شیوه، گران کردن غیر مستقیم کالا همان کم فروشی است که همچنان ادامه دارد.

طبق گزارش مهر، كم‌فروشی البته اتفاق تازه‌ای در بازار نیست و مصرف‌کنندگان ایرانی همواره بدون تعارف این واژه را شنیده‌اند، بخصوص در دو سال اخیر که رکود بیش از هر زمان دیگری بر بازار حاکم شده، قدرت خرید مردم کاهش یافته و به اصطلاح، دولت هم زیاد به مردم سخت نمی‌گیرد. حتی گزارشهای بانک مرکزی از قیمتها در بازار هم به این نکته کمتر توجهی می‌کند که با توجه به وزن کالاها، قیمتها را بسنجد و بگوید که آیا کالایی گران شده است یا خیر؟

ممکن است که قیمت کالایی در ظاهر گران نشده باشد، اما وزن مؤثر آن وقتی کاهش می‌یابد، عملاً یک گرانی زیرپوستی را نشان می‌دهد، ظاهراً تولیدکنندگان دریافته‌اند که علاج دوری از قیمت‌های دستوری و منتظر نماندن در صف تقاضا برای بررسی پرونده‌هایشان در دولت، این است که خود دست به کار شده و قیمت را بالا ببرند، ظاهر این است که قیمت افزایشی نداشته، اما در عمل قیمتها حداقل ۲۰ درصد افزایش یافته است.

تولیدکنندگان سناریوی کم‌فروشی را طبیعی‌ترین واکنش به سیاستهای اقتصادی دولت می‌دانند و بر این باورند، وقتی هزینه‌های تولید از جمله حقوق و دستمزد و سایر هزینه‌های جانبی از جمله مالیات بالا رفته است، هیچ‌گاه نمی‌توانند انتظار این را داشته باشند که به ندای دولت برای جلوگیری از افزایش قیمت پاسخ مثبت دهند، بلکه در ظاهر این کار را کرده و در عمل، هزینه‌های سربار خود را از مصرف‌کنندگان می‌گیرند.

اما اینکه کم فروشی تا چه حد می‌تواند گره‌های تولید را باز کند هم موضوعی است که تولیدکنندگان خود چندان بر آن باوری ندارند و معتقدند تا حد خاصی می‌توانند از ابزار کم فروشی برای پوشش دادن دخل و خرجشان استفاده کنند. آنها معتقدند، مردم دیگر کمتر خرید می‌کنند و مثل سابق کالاها را انبار نمی‌کنند. برخی حتی تنها برای مصرف یک روز خود خرید می‌کنند و اگر روز دیگری، چرتکه دخل و خرجشان با هم تناسب نداشت، برخی کالاها را نمی‌خرند، این مشکل اصلی تولیدکنندگان شده است.

گزارشهای میدانی مهر حکایت از آن دارد که کم فروشی در شکلهای مختلف در بازار رواج یافته است. تولیدکنندگان چیپس و پفک، باد بسته‌های خود را بیشتر و محتویات آن را کمتر کرده‌اند و تولیدکنندگان دوغ و شیر و ماست هم از پوششهایی برای محصولات خود استفاده می‌کنند که جنسهایی مات دارد و محتویات درون آن را به خوبی نشان نمی‌دهد، این طور می‌توانند که کالای خود را گران بفروشند. تغییر رنگ شیشه‌ها و بطری محصولات هم راه دیگری برای کم فروشی است. کم فروشی حتی به جعبه‌های دستمال کاغذی هم رسیده است. اندازه جعبه دستمال کاغذی براساس استانداردها باید ۲۰ در 5/20 باشد، اما تولیدکنندگان داخل این جعبه‌ها را با دستمال‌های ۱۷در ۱۷ یا ۱۹ در ۱۹ پر می‌کنند و مصرف کننده هم خبری از آن ندارد؛ اين به معنای کم فروشی آشکار است و متأسفانه نظارتی بر بازار هم نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.